اختلال شخصیتی چیست؟
فهرست مطالب
Toggleبه نوعی از اختلال روانشناختی که باعث پیروی فرد از الگویی نامناسب جهت انجام دادن کارها و تفکرات میشود، اختلال شخصیتی می گویند.
افراد مبتلا به این اختلال نمی توانند موقعیتی که دارند را درک کرده و به خوبی ارتباط برقرار نمایند و برای مشکلاتی که دارند دیگران را مقصر می دانند.
بیماران مبتلا به این اختلال به سختی درمان میشوند زیرا انعطاف پذیر نیستند و آسیب ها، لایه های زیرین شخصیتی را درگیر کرده و فرد به هیچ وجه برای مشکلات خود را مقصر نمی داند.
افراد بزرگسال و نوجوان به این اختلال مبتلا میشوند و در میانسالان به ندرت دیده میشود.
علت ایجاد اختلال شخصیتی

علت به وجود آمدن این اختلال مشخص نیست اما پزشکان معتقد هستند که این اختلال به دلایل ژنتیکی و تاثیرات محیطی رخ داده و به دلیل آسیب های وارد شده در دوران کودکی است.
این اختلال در دوران نوجوانی و بزرگسالی خود را نشان داده و علائم آن با توجه به نوع اختلال متفاوت است.
تشخیص اختلال شخصیتی
تشخیص اختلالات شخصیتی معمولاً توسط یک روان پزشک یا روان شناس با استفاده از ارزیابی های بالینی دقیق انجام می شود.
این اختلالات معمولاً در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگ سالی آغاز می شوند و ویژگی های ثابت و پایداری از رفتارها، افکار و احساسات فردی هستند که باعث اختلال در عملکرد اجتماعی، شغلی یا روابط فردی می شوند.
برای تشخیص اختلالات شخصیتی، ابتدا باید تاریخچه کامل روانی فرد بررسی شود.
این ارزیابی شامل مصاحبه بالینی است که در آن فرد به پرسش هایی درباره تاریخچه زندگی اش، تعاملات اجتماعی، و مشکلات روانشناختی گذشته پاسخ می دهد.
در برخی موارد، ابزارهای ارزیابی مانند مقیاس های خودگزارش دهی یا پرسشنامه ها برای کمک به تشخیص دقیق تر استفاده می شوند.
در فرآیند تشخیص، روان شناس یا روان پزشک به معیارهای موجود در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) توجه می کند.
این معیارها شامل الگوهای ثابت رفتاری و شناختی هستند که در طول زمان و در موقعیت های مختلف به صورت پایدار وجود دارند.
بر اساس این معیارها، اختلالات شخصیتی به چند گروه تقسیم می شوند، از جمله اختلالات شخصیتی گروه A (عجیب و غریب)، گروه B (دراماتیک و هیجانی) و گروه C (اضطرابی و ترسآور).
تشخیص دقیق اختلال شخصیتی می تواند به درمان مؤثرتر و راهحل های مناسب برای مدیریت و کاهش علائم کمک کند.
انواع اختلال شخصیتی
اختلال شخصیتی در سه دسته زیر قرار می گیرد:
خوشه A
خوشه A مشکوک و غیر عادی است.
افراد مبتلا به این دسته از اختلال دارای حس شک، بی اعتمادی، افکار عجیب و غریب و همچنین باورهای غیرعادی هستند.
این دسته از اختلال شخصیت شامل انواع اختلال زیر می باشد:
اختلال شخصیت اسکیزوئید
که در برگیرنده حس جدایی و حس محدود بودن در زمینه اجتماعی است و افراد مبتلا به آن به داشتن رابطه شخصی و اجتماعی علاقه ندارند و بسیار سرد هستند.
اختلال شخصیت پارانوئید
که در برگیرنده بی اعتمادی و بدگمانی است و فرد مبتلا به انگیزه ای که دیگران دارند مشکوک است و بسیار کینه توز می باشد.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
که در برگیرنده مشکلات مربوط به روابط نزدیک بااستفاده از الگویی غیر عادی است.
افراد مبتلا به این اختلال گمان می کنند که با افکار خود می توانند بر افراد و رویداد ها اثر بگذارند و معمولا از داشتن روابط صمیمی خودداری می کنند.
خوشه B
خوشه B که احساسی و دمدمی مزاج هستند.
افراد مبتلا به این اختلال از رفتار هایی نامنظم همراه با هیجانات ناپایدار برخوردار هستند. این دسته از اختلال شخصیت شامل انواع اختلال زیر است:
اختلال شخصیت مرزی
که دارای بی ثباتی در زمینه عواطف و احساسات و همچنین روابط فرد است.
افراد مبتلا به آن به حمایت خانواده و اجتماع توجه نداشته و حس خالی بودن دارند و درگیر رفتار های پرخطر چون انجام قمار و یا روابط جنسی نا امن میشوند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی
که در برگیرنده بی توجهی به ديگران است و با پرخاشگری همراه است.
افراد مبتلا به این اختلال نسبت به کارهایی که انجام می دهند احساس پشیمانی ندارند و ممکن است رو به دروغ گویی، سرقت، مصرف مواد مخدر و الکل بیاورند.
اختلال شخصیت خودشیفته
که در برگیرنده علاقه زیاد و غیر معمول به تحسین خود و نداشتن همدلی است.
این افراد بر این اعتقاد هستند که خودشان از دیگران اهمیت بیشتری دارند و در مورد جذابیت خود لاف می زنند.
اختلال شخصیت هیستریونیک
و یا نمایشی که در برگیرنده جلب توجه زیاد و بیان زیاد از حد است.
افراد مبتلا به این اختلال خیلی راحت از دیگران تاثیر گرفته و انتقاد را قبول ندارند.
خوشه C
خوشه C که مضطرب هستند.
این دسته، افراد مضطرب که از ارتباط گرفتن و تفکر دیگران می ترسند را در برمی گیرد. این دسته از اختلال شخصیت شامل انواع اختلال زیر است:
اختلال شخصیت اجتنابی
که به صورت دوری از دیگران در داخل اجتماع و ترسیدن از طرز فکر آنها می باشد. این افراد حس عدم جذابیت و بی کفایتی داشته و از مشارکت کردن در انجام فعالیت های جدید خودداری می کنند.
اختلال شخصیت وسواس اجباری
که در برگیرنده کمال گرایی زیاد از حد و توجه زیاد به جزئیات می باشد. این افراد به نظم خیلی توجه دارند و به قوانین پایبند هستند و باید به درمان وسواس خود بپردازند.
اختلال شخصیت وابسته
که دربرگیرنده وابستگی زیاد به دیگران و ترس از خراب شدن این رابطه، است. افراد مبتلا به این اختلال به دیگران از لحاظ عاطفی و جسمی وابسته بوده و از تنهایی دوری می کنند.
درمان اختلال شخصیتی و مشکلات رفتاری

با توجه به نوع اختلال موجود و میزان شدتی که دارد می توان اقدام به درمان آن کرد.
درمان مشکلات روان تنی و این اختلال شامل روان درمانی و دارو است.
استفاده کردن از دارو
برای درمان کردن اختلال شخصیتی و مشکلات رفتاری دارویی وجود ندارد ولی با استفاده از بعضی دارو ها می توان علائم ناشی از آن را کم کرد از جمله:
- استفاده کردن از داروهای ضد افسردگی که باعث بهتر شدن خلق و خوی فرد و رفع عصبانیت و تحریک پذیری در او میشود.
- استفاده از داروهای روان پریشی که برای افرادی که از مواجه شدن با واقعیت دوری می کنند مفید است.
- استفاده از دارو های تثبیت کننده خلقی که باعث جلوگیری کردن از نوسانات خلق و خو شده و میزان پرخاشگری را کمتر می کند.
- استفاده از دارو های ضد اضطراب که برای رفع کردن اضطراب فرد و رفع بیخوابی مفید هستند.
استفاده از روان درمانی
به کارگیری روان درمانی و گفتار درمانی توسط متخصص از جمله دکتر سیدفخرالدین آرمن انجام می شود که برای افراد مبتلا به اختلال شخصیتی مناسب بوده و موجب بهبود آنها میشود.
در طی دوره درمان بیمار با درمانگر در مورد احساسات و افکاری که دارد صحبت کرده تا درمانگر در مورد از علائم و رفتار های بیمار در زندگی اطلاعاتی را کسب کند و با توجه به اختلال موجود در جهت درمان اقدامات لازم را انجام دهد.
روان درمانی دارای انواع مختلفی به قرار زیر است:
روان درمانی دیالکتیکی و یا DBT
این روش نوعی راهکار درمان اختلال شخصیتی است که برای افراد مبتلا به اختلال شخصیتی به کار گرفته میشود.
با توجه به روان درمانی دیالکتیکی ۲ عامل در بروز اختلال شخصیتی نقش دارد:
- فرد از لحاظ عاطفی شخصی آسیب پذیر است مثلا میزان استرس زیادی دارد و یا مدام مضطرب است.
- فرد در محیطی بزرگ شده است احساساتش به وسیله اطرافیان مدام سرکوب شده است، مثلا پدر و مادر به فرزند خود گفته باشند که اجازه غمگین بودن را ندارد و یا داشتن استرس خیلی موضوع احمقانه ای است.
این دو عامل فرد را در چرخه خرابی قرار داده به گونه ای که به دلیل احساساتی که دارد حس گناه و بیارزشی می کند و چون تربیت متفاوتی داشته بخاطر این احساسات حس گناه دارد.
در رفتار درمانی دیالکتیکی با استفاده از ۲ مفهوم موجب شکستن این چرخه میشوند:
- با ایجاد اعتبار سنجی موجب معتبر بودن و پذیرش احساسات شده به صورتی که فرد آنها را قبول کرده و واقعی بداند.
- دیالکتیک که موجب میشود در برابرعقایدی که ایده های مغایر دارند متناقض عمل کرد.
درمانگر با این دو نگرش فرد مبتلا به اختلال شخصیتی را درمان می کند. این روش درمانی هفتگی و به صورت فردی و گروهی انجام می گیرد.
استفاده از درمان MBT
راهکار درمانی دیگری برای درمان اختلال شخصیتی است که بر این اعتقاد است که فرد مبتلا به اختلال شخصیتی در روان سازی از میزان ظرفیت کمی برخوردار است.
در این روش درمانی افکار و عقاید از لحاظ مفید بودن و نبودن بررسی شده و به این نتیجه می رسند که آیا این افکار واقع بینانه است یا برحسب واقعیت نیستند.
این روش درمانی معمولا ۱۸ ماه زمان لازم دارد و گاهی اوقات نیاز به بستری فرد است.
گاهی اوقات طی ۱۸ ماه فرد بستری است و در بعضی مواقع با گذشت زمانی فرد می تواند درمان خود را به صورت سرپایی ادامه دهد و هر بار با مراجعه به بیمارستان تحت درمان قرار گیرد.
استفاده از هنر درمانی
راهکار دیگر درمان اختلال شخصیتی کمک گرفتن از هنر است که به صورت گروهی و یا جداگانه می تواند انجام گیرد.
هنر درمانی به صورت موزیک درمانی، حرکات رقص، درام درمانی و … می تواند انجام شود و فرد از طریق آن می تواند افکار و احساسات خود را بیان کند.
این دوره های درمانی به وسیله متخصصانی که آموزش دیده اند انجام میشود و به صورت جلسات هفتگی ۲ ساعته است.
نقش خانواده در درمان اختلال شخصیتی
نقش خانواده در درمان اختلال شخصیتی بسیار مهم و تاثیرگذار است زیرا خانواده به عنوان نخستین و نزدیک ترین منبع حمایت اجتماعی می تواند روند بهبود بیمار را تسریع کند.
حمایت عاطفی، درک مشکلات و ایجاد محیطی امن و صمیمی به فرد کمک می کند تا احساس آرامش و اعتماد بیشتری پیدا کند و بتواند بهتر با چالش های رفتاری و عاطفی خود مقابله کند.
خانواده می تواند در پیگیری درمان های تخصصی و حضور در جلسات مشاوره همراه بیمار باشد که این همراهی نقش کلیدی در موفقیت درمان دارد.
علاوه بر حمایت عاطفی، آموزش خانواده درباره ماهیت اختلال شخصیتی و روش های مدیریت رفتارهای مشکل ساز بسیار ضروری است.
وقتی اعضای خانواده بدانند چگونه رفتارهای فرد مبتلا را درک کنند و واکنش مناسب نشان دهند، میزان تنش ها و اختلافات کاهش یافته و فضای خانه به محیطی مثبت تر تبدیل می شود.
این فرآیند به بیمار کمک می کند تا مهارت های اجتماعی و عاطفی خود را تقویت کند و به تدریج استقلال بیشتری در زندگی پیدا کند.
به طور کلی، مشارکت فعال خانواده یک رکن اساسی در درمان اختلال شخصیتی است که نمی توان آن را نادیده گرفت.
انتخاب بهترین روش درمانی اختلال شخصیتی
اختلال شخصیتی مجموعه ای از الگوهای پایدار فکری، احساسی و رفتاری است که زندگی فرد را مختل می کند و درمان آن نیازمند رویکردی تخصصی و هدفمند است.
انتخاب بهترین روش درمانی اختلال شخصیتی بر پایه نوع اختلال، شدت علائم و شرایط فرد صورت می گیرد.
درمان های متنوعی در این زمینه وجود دارد که هر کدام با استفاده از ابزارها و روش های خاص، هدف اصلی یعنی بهبود کیفیت زندگی و عملکرد اجتماعی بیمار را دنبال می کنند.
روان درمانی یکی از ابزارهای کلیدی در درمان این اختلالات است.
روش هایی مانند درمان شناختی-رفتاری به فرد کمک می کند تا الگوهای منفی ذهنی و رفتاری خود را شناسایی و تغییر دهد و مهارت های مقابله ای جدید بیاموزد.
دارو درمانی معمولاً به عنوان مکملی برای کنترل علائم هم زمان مانند اضطراب و افسردگی استفاده می شود و به تنهایی کافی نیست.
علاوه بر این، درمان های گروهی و خانواده درمانی نقش مهمی در بهبود ارتباطات و حمایت اجتماعی ایفا می کنند که تاثیر قابل توجهی در روند بهبود دارند.
انتخاب دقیق روش درمانی مستلزم ارزیابی کامل و مداوم توسط تیم تخصصی است و باید به گونه ای باشد که نیازهای فرد را به بهترین شکل پاسخ دهد.
تجربه نشان داده است که ترکیب چند روش درمانی به صورت هماهنگ، نتایج بهتری به همراه دارد و به بیمار کمک می کند استقلال و کیفیت زندگی خود را بازیابد.
در نهایت، درمان موفق به همکاری مستمر بیمار و تیم درمانی وابسته است تا بتوان به روندی پایدار و مثبت دست یافت.
مدیریت اختلالات شخصیتی و مشکلات رفتاری
مدیریت اختلالات شخصیتی و مشکلات رفتاری نیازمند یک رویکرد جامع و چندجانبه است که به درمانگر و بیمار امکان می دهد تا علائم را کنترل کرده و کیفیت زندگی فرد بهبود یابد.
اولین گام در مدیریت این اختلالات، تشخیص دقیق و شناسایی نوع اختلال شخصیتی است.
این تشخیص معمولاً از طریق مصاحبه های بالینی و ارزیابی های روان شناختی صورت میگیرد.
یکی از روش های اصلی در درمان اختلالات شخصیتی، روان درمانی است.
درمان هایی مانند روان درمانی شناختی رفتاری (CBT) می توانند به فرد کمک کنند تا افکار و رفتارهای منفی خود را شناسایی کرده و آن ها را تغییر دهد.
این روش به ویژه برای مشکلات رفتاری مانند پرخاشگری، اضطراب اجتماعی یا افسردگی مؤثر است.
همچنین، درمان دیالکتیک رفتاری (DBT) که برای اختلالات شخصیتی مرزی توسعه یافته، به افراد کمک می کند تا مهارت های مقابله ای بهتری برای مدیریت احساسات شدید و روابط بین فردی بیاموزند.
دارودرمانی نیز می تواند برای مدیریت علائم همراه با اختلالات شخصیتی، به ویژه در مواردی که مشکلات رفتاری شدید یا علائم هم زمان وجود دارد، مفید باشد.
داروها می توانند در کاهش اضطراب، افسردگی یا تحریک پذیری مؤثر باشند.
علاوه بر این، آموزش مهارت های اجتماعی و مداخلات خانوادگی برای بهبود روابط فردی و کاهش تنش ها در محیطهای اجتماعی نیز از اهمیت بالایی برخوردارند.
در نهایت، پشتیبانی مستمر و پیگیری درمان برای جلوگیری از عود علائم ضروری است.
چگونه اختلالات شخصیتی بر عملکرد شغلی تأثیر می گذارند؟

اختلالات شخصیتی می توانند تأثیرات منفی زیادی بر عملکرد شغلی فرد داشته باشند.
افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی ممکن است در برقراری ارتباط مؤثر با همکاران و مدیران دچار مشکل شوند، زیرا رفتارهای آن ها اغلب بیش از حد بر اساس افکار و احساسات فردی خود است و کمتر به نیازهای گروهی توجه دارند.
برای مثال، افراد با اختلالات شخصیتی مرزی ممکن است به راحتی دچار استرس شوند و رفتارهای تکانشی یا پرخاشگرانه نشان دهند که باعث ایجاد تنش در محیط کار می شود.
اختلالات شخصیتی مانند خودشیفتگی یا وابستگی می تواند موجب ضعف در تعاملات اجتماعی و کار تیمی شود.
این افراد ممکن است در مدیریت انتقادات یا فشارهای شغلی دچار مشکلات جدی شوند و از تحویل کار به موقع یا دستیابی به اهداف کاری بازمانند.
در نهایت، این اختلالات می توانند منجر به کاهش بهره وری، ترک شغل یا مشکلات روان شناختی بیشتر شوند.
تفاوت های جنسیتی در بروز اختلالات شخصیتی
تفاوت های جنسیتی در بروز اختلالات شخصیتی به نوع و شدت اختلالات ارتباط دارد.
در حالی که برخی از اختلالات شخصیتی بیشتر در مردان دیده می شوند، برخی دیگر در زنان شایع ترند.
به طور کلی، اختلالات شخصیتی گروه B (مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی و خودشیفتگی) معمولاً در مردان بیشتر مشاهده می شود.
مردان مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی ممکن است رفتارهای پر خطر و بی پروا از خود نشان دهند، در حالی که اختلال شخصیت خودشیفته نیز بیشتر در مردان به دلیل تمایل به دستیابی به قدرت و موفقیت اجتماعی رایج است.
از سوی دیگر، اختلالات شخصیتی گروه C (مانند اختلال شخصیت وابسته یا اجتنابی) بیشتر در زنان مشاهده می شود.
زنان مبتلا به این اختلالات ممکن است در ایجاد مرزهای سالم در روابط شخصی و اجتماعی مشکل داشته باشند.
این تفاوت ها ممکن است ناشی از تأثیرات فرهنگی و اجتماعی مختلف بر نقش های جنسیتی و انتظارات از رفتارها باشد که بر بروز اختلالات شخصیتی تأثیر می گذارند.
انتخاب بهترین مرکز درمان اختلال شخصیتی
انتخاب بهترین مرکز درمان اختلال شخصیتی از اهمیت زیادی برخوردار است چون کیفیت خدمات و تخصص تیم درمانی تاثیر مستقیم بر روند بهبودی فرد دارد.
در چنین مراکزی، ارزیابی دقیق، برنامه ریزی شخصی سازی شده و استفاده از روش های علمی و بهروز، کلید موفقیت درمان است.
ابزارهایی مانند روان درمانی تخصصی، دارو درمانی کنترل شده و جلسات مشاوره فردی و گروهی در این مراکز به کار گرفته می شوند تا بهترین نتایج حاصل شود.
یکی از مراکز معتبر در این زمینه، کلینیک دکتر سید فخرالدین آرمن است که با بهره گیری از تیمی مجرب و استفاده از متدهای نوین درمانی توانسته به بسیاری از بیماران در مدیریت اختلالات شخصیتی کمک کند.
در این مرکز، تمرکز ویژه ای روی آموزش خانواده و ایجاد حمایت اجتماعی نیز وجود دارد که به روند درمان و تثبیت نتایج کمک فراوانی می کند.
انتخاب چنین مرکزی با تخصص و امکانات کامل، تضمینی است برای رسیدن به کیفیت زندگی بهتر و بهبود پایدار.
3 پاسخ
آیا کودکی که بیشفعال و پرخاشگره در آینده دچار اختلال شخصیت میشه؟
من به شدت ترس از طرد شدن دارم و دائم وابستهام به دیگران. ممکنه شخصیت وابسته داشته باشم؟
آیا مشکلات رفتاری در نوجوانی الزاماً به اختلال شخصیت در بزرگسالی ختم میشن؟